ماجرای این کتاب در مورد جِم است. پسری جوان که برای تامین مخارج کنکور و دانشگاه به روستایی در اطراف استانبول می رود و شاگرد اوستا محمود چاه کن می شود. پدر جم، او و مادرش را رها کرده است، به همین خاطر این پسر جوان، اوستا محمود را جای پدر خود می بیند اما…

در مدت زمانی که شاگر اوستا محمود است، جم عاشق زنی با موهای قرمز می شود، عشقی که زندگی اش را برای همیشه تغییر خواهد داد.

نکته جالب این کتاب اینه که با اینکه خارجیه ولی بخش هایی از کتاب در مورد رستم و سهراب هست.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها